مطاعن ابو حنیفه در کتب شیعه و سنی (۱)
۱- لعن امام صادق علیه السلام بر ابو حنیفه (به روایت اهل سنت عمری)
ابن حبان و ابن عبد البر از علمای بزرگ اهل سنت عمری مینویسند:
أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ الأُبَلِّيُّ ، قَالَ : حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدٍ الأنس ، عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ ، قَالَ : سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ، يَقُولُ : " اللَّهُمَّ إِنَّا وَرِثْنَا هَذِهِ النُّبُوَّةَ عَنْ أَبِينَا إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ ، وَوَرِثْنَا هَذَا الْبَيْتَ عَنْ أَبِينَا إِسْمَاعِيلَ ابْنِ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ ، وَوَرِثْنَا هَذَا الْعِلْمَ عَنْ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَاجْعَلْ لَعْنَتِي وَلَعْنَةَ آبَائِي وَأَجْدَادِي عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ.
جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) میفرمود: خداوندا، ما این نبوت را از پدرمان ابراهیم و این خانه را از پدرمان اسماعیل و این علم را از جدمان محمد صلی الله علیه و آله به ارث بردهایم. پس لعنت من و پدرانم و اجدادم را بر ابو حنیفه قرار ده.
المجروحین من المحدثین، تألیف ابن حبان، جلد ۲، صفحه ۴۰۷، چاپ دار الصمیعی
الانتقاء فی فضائل الائمة الثلاثة الفقهاء، تالیف ابن عبد البر، صفحه ۲۳۵، چاپ مکتب المطبوعات الاسلامیة
۲- شدت دشمنی ابو حنیفه با امام صادق علیه السلام
سید نعمت الله جزایری رضوان الله علیه مینویسد:
وقال أبو حنيفة إني باريت أقوال جعفر بن محمّد الصادق في جميع الأحكام والمسائل فعملت بعكسه وما فاتني الّا إنّي لا أعلم أنه إذا ركع في صلاه هل يفتح عينيه أو يغمضهما حتّى أعمل بخلافه.
ابو حنیفه روزی به مريدانش گفت: من میخواهم بدانم که جعفر بن محمد (عليهما السلام) در سجده چشمها را میبندد یا باز میگذارد! گفتند چرا؟ گفت: میخواهم ببینم اگر جعفر بن محمد (علیهما السلام) چشمها را در سجده میبندد، من باز بگذارم، و اگر او چشمها را در سجده باز میگذارد، من ببندم. پس حال که نمیدانم، وقتی به سجده میروید، يک چشم خود را ببندید و چشم دیگر را باز بگذارید، تا در هر صورت، بر خلاف جعفر بن محمد (عليهما السلام) عمل کرده باشید!
زهر الربیع، تالیف سید نعمت الله جزایری رحمه الله، صفحه ۴۸۳، چاپ موسسه العالمیة للتجلید
۳- نظر مالک بن انس در مورد ابو حنیفه: شهری که نام ابو حنیفه در آن برده شود شایسته سکونت نیست
خطیب بغدادی عالم بزرگ اهل سنت عمری مینویسد:
أَخْبَرَنَا ابن رزق، أخبرنا محمد بن عبد الله بن إبراهيم، حَدَّثَنَا جعفر بن مُحَمَّد بن الحسن الْقَاضِي، حدّثنا إبراهيم بن عبد الرحيم، حدّثنا أبو معمر، حَدَّثَنَا الوليد بن مسلم قال: قال لي مالك بن أنس: أيتكلم برأي أبي حنيفة عندكم؟ قلت: نعم! قال: ما ينبغي لبلدكم أن تسكن.
ولید بن مسلم میگوید مالک بن انس (از ائمه اهل سنت عمری و امام مالکیها) به من گفت: آیا در شهر شما نام ابو حنیفه برده میشود؟! گفتم بله. گفت: شهری که نام ابو حنیفه در آن برده میشود، شایسته سکونت نیست.
محقق کتاب بشار عواد معروف در مورد این روایت مینویسد:
اسناده صحیح، رجاله ثقات .
اسناد روایت صحیح و راویان آن ثقه هستند.
تاریخ مدینة السلام، تالیف خطیب بغدادی، جلد ۱۲، صفحه ۵۵۱، چاپ دار الغرب الاسلامی
۴- ترس ابو حنیفه از حدیث غدیر
شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه روایت کرده است:
... فقال أبو حنيفة : قد قلت لأصحابنا : لا تقروا لهم بحديث غدير خم فيخصموكم ...
پس ابو حنیفه گفت: من به اصحابم گفتم اقرار به حدیث غدیر نکنید وگرنه آنها (شیعیان) بر شما غالب میشوند.
امالی شیخ مفید، صفحه ۲۶، چاپ دار المرتضی
۵- جواز ابو حنیفه برای اجاره زن برای زنا !!! (به اعتراف اهل سنت عمری)
ابن حزم اندلسی از علمای بزرگ اهل سنت عمری مینویسد:
قَالَ أَبُو مُحَمَّدٍ [...]: قَدْ ذَهَبَ إلَى هَذَا أَبُو حَنِيفَةَ وَلَمْ يَرَ الزِّنَى، إلَّا مَا كَانَ مُطَارَفَةً، وَأَمَّا مَا كَانَ فِيهِ عَطَاءٌ أَوْ اسْتِئْجَارٌ فَلَيْسَ زِنًى وَلَا حَدَّ فِيهِ.
ابو حنیفه قائل است که اگر کسی زنی را برای زنا کردن اجاره کرده باشد و با او زنا کند، این عمل زنا محسوب نمیشود، و حد زنا نیز جاری نمیشود.
المحلی بالآثار، تالیف ابن حزم اندلسی، جلد ۱۲، صفحه ۱۹۶، چاپ دار الکتب العلمیة